۷ چیزی که عکاسان حرفهای آرزو میکردند در مدارس عکاسی یاد میگرفتند
کلاسها و مدارس عکاسی برای کسانی که میخواهند شروع کنند بسیار مفید است. اما هیچ چیزی جای تجربه را نمیگیرد.
در مدارس عکاسی همه مسائل تئوری و تا حدود زیادی تکنیکهای کاربردی به دانشجویان آموزش داده میشود. اما همه دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی، وقتی وارد کار میشوند و تجربه کسب میکنند، از کار چیزهایی یاد میگیرند که در تمام آن دورهها نتوانسته بودند بیاموزند. مدرسه هم تقصیری ندارد، برخی از چیزها هستند که در مدرسه نمیتوان آموخت، زیرا حتی اگر استادی هم تلاش کند که این مسائل را به دانشجویانش بیاموزد، به دلیل عدم درک دانشجویان از کار، در آموزش آنها نا موفق خواهد بود.
«چه توصیهای به افرادی که تازه از مدارس عکاسی فارغالتحصیل شدهاند دارید و با دانستن این توصیهها چه تغییری باید در کار خود به وجود بیاورند؟». این سوالی است که از هفت عکاس حرفهای پرسیده شدهاست و ما در این یادداشت، پاسخ آنها را برای شما منتشر میکنیم.
امی ویتاله
مسئله بزرگی که من آرزو میکردم در دانشگاه بیشتر به من آموخته شود، روابط عمومی کار، قوانین کپیرایت و دانستن این مساله بود که چگونه کسبوکار خود را هدایت کنم. داشتن استعداد و تلاش سخت، تنها یک سوی تبدیل شدن به یک عکاس موفق است و باید یک فرد مسلط به تجارت و کسبوکار نیز بود.
مسئله بسیار مهم دیگر کار بر روی پروژههای شخصیاست. بدون توجه به اینکه پروژهای که بر روی آن کار میکنید مخاطب دارد و یا مورد توجه دبیران سرویس عکس قرارمیگیرد یا نه، این کار باعث میشود خلاقیت و هنر شما ادامه پیدا کرده و رشد کند. بعدها این عکسها میتوانند مشتریان جدیدی برای شما بسازند.
رایان فلاگر
زمانی که فارغالتحصیل شدم، تصور میکردم که به کسبوکار عکاسی مسلط هستم و میتوانم چه برای دیگران و چه به صورت مستقل کار کنم. اما در واقع من به مقدار زیادی در مورد مسائل تجاریای که یک عکاس باید از آنها مطلع باشد، ناآگاه بودم. یادگیری تعاملات کاری، روابط شغلی، جذب مشتری و … چیزهایی بودند که سالها طول کشید تا آنها را بیاموزم.
به نظر من موفق بودن به معنی تلاش برای پیشگام بودن نیست. برای ماندن و ثبت خود در فضای حرفهای، باید تلاش کنید که به تشخص هنری برسید و اصطلاحاً چارچوب کار خود را مشخص کنید. این مساله زمان زیادی میبرد، اما با رسیدن به آن، فائق شدن به بقیه چیزها بسیار ساده میشود. در صورت داشتن شخصیت کاری، مشتریهای ثابت خود را پیدا میکنید.
کوری ریچ
همانطور که تجربه کردن تجهیزات جدید مهم است، نیافتادن در دام این تجهیزات نیز بسیار مهم است. یکبار با یک دوربین جدید اقدام به عکاسی کردم، بدون اینکه دفترچه آن را مطالعه کنم. بعد از عکاسی متوجه شدم که سرعت سینک فلاش آن متفاوت است. توصیه من: برای عکاسی در شرایط حساس، از تجهیزاتی استفاده کنید که آزمایش پس دادهاند و برای کارهای شخصی خود تجهیزات جدید را تجربه کنید.
وینی آئو
به نظر من، داشتن اعتماد به نفس و دید شخصی کلید موفقیت است. مجبور نیستید که انجام همه کارها را یاد بگیرید. اگرچه این کار باعث میشود که در کار خود مسلط شوید، اما با تسلط به سبک خود،شما به مشتری خود میگویید که چه میخواهید.
نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید، نقاط قوت خود را برجسته کنید و برای بهبود نقاط ضعف خود از دیگران کمک بگیرید. دستیاری را کنار بگذارید و شروع به عکاسی کنید. هرقدر بیشتر عکاسی کنید، بیشتر میفهمید که چه چیزی را دوست دارید و چه چیزی را دوست ندارید، چه چیزی را میهوانید کار کنید و چه چیزی را نمیتوانید کار کنید و اینها باعث میشوند شیوه کاری خود را گسترش دهید. اگر به گذشته برگردم، هرچه زودتر دستیاریرا کنار میگذرام.
رابرت سییل
اگر میخواهید کسبوکار عکاسی راه بیاندازید، بالا بردن تواناییهای عکاسی کافی نیست، و باید در این مقطع برای خود استراتژی تعیین کنید. همانطور که یک عکاسی باید از نور، صدا، ویدئو و تدوین اطلاعتی داشته باشد، باید فنون تجارت را نیز بداند. رو به جلو حرکت کنید، به نظرم همه ما باید در خود رنسانس ایجاد کنیم.
الیزابت وینبرگ
مساله بسیار مهم این است که همیشه به فکر انجام کار جدید باشید. در حال حاضر اینترنت فضای بینهایتی را برای نمایش آثار به مخاطبانی با طیف گسترده فراهم میکند. با انجام پروژهای جدید مخاطباتن بیشتری برای آثار خود جلب کنید. فعالیتهای اجتماعی و روابط عمومی خود را تقویت کنید و به محلهایی که مخاطبان هدف شما هستند بروید. سعی کنید دیده شوید و نام خود را بر سر زبانها بیاندازید.
اسکات استرازانت
چیزی که آرزو میکردم میدانستم این است که موضوعات بکر عکاسی درست در کنار خودم هستند. موضوعاتی که میتوانم هفتهها، ماهها و حتی سالها از آنها عکاسی کنم.
ممنون از مقاله ی بی نظیرتون.
عالی :)