راهنمای خرید مانیتور: معرفی همه‌ی ملاک‌های مهم در انتخاب یک مانیتور مناسب

از زمان آغاز عصر کامپیوترهای شخصی، مانیتور نقشی کلیدی در ارتباطات بین کاربر و کامپیوتر داشته است که البته با وجود دستگاه‌هایی مانند کیبورد و موس، باز هم پررنگ‌ترین نقش مربوط به مانیتور است. در این مقاله قصد داریم به معرفی مهم‌ترین فاکتورهای تاثیرگذار در انتخاب یک مانیتور بپردازیم که به شما در تشخیص بهترین مانیتور متناسب با نیازتان چه برای گیمینگ، چه طراحی و چه استفاده عمومی کمک خواهد کرد.

6

اولین مانیتورها برای نمایش تصاویر از یک لامپ کاتدی استفاده می‌کردند و منظور از تصاویر، تنها متونی ساده است که در اوایل عصر کامپیوتر مورد استفاده بود و سپس با پیشرفت فناوری و سیستم‌های گرافیکی، جای خود را به محیط‌های گرافیکی داد. فناوری مورد استفاده در مانیتورها هم در ابتدا تفاوت زیادی با تلویزیون‌ها نداشت. تفنگ‌های الکترونی ذرات را به سمت صفحه‌ی درونی آغشته به فسفر شلیک می‌کردند و سپس فسفر ایجاد درخشندگی می‌کرد و با تشکیل خطوط افقی موازی، تصویر نهایی شکل می‌گرفت. اولین نمونه‌های این نوع مانیتورها، تک‌رنگ و معمولاً سبز بودند. بعدها و با افت قیمت تجهیزات الکترونیکی، با استفاده از سه تفنگ الکترونی، مانیتورها قادر به ایجاد تصاویر رنگی با استفاده از سه رنگ اصلی سبز، قرمز و آبی شدند.

crt-monitor

در پایان عمر مانیتورهای CRT که نحوه‌ی کار آن‌ها را مختصراً توضیح دادیم، بهترین مدل‌های موجود دارای ۱۰۰۰ خط افقی بودند و به‌خوبی می‌توانستند از پس نمایش محیط‌های گرافیکی بر بیایند. دیگر به نمایش متن محدود نبودند و سایز صفحه‌هایشان هم افزایش پیدا کرده بود و علاوه بر این‌ها از عمق رنگ بهتری برخوردار بودند. مشکل اصلی از جایی شروع شد که این مانیتورها دیگر بسیار بزرگ و سنگین شدند و البته ابداع صفحات‌نمایش LCD مهری بر پایان عمر مانیتورهای CRT یا Cathode Ray Tube زد.

old-lcd-monitor

مانیتور ۱۵ اینچی با نسبت ۴:۳ را که در تصویر مشاهده می‌کنید، یک تفاوت عمده با تصویر قبلی مربوط به مانیتور CRT دارد و آن عمق کمتر یا به‌عبارتی جمع‌وجورتر بودن آن است. در واقع مهم‌ترین مزیت این مانیتورها همین است که روی میز جای زیادی را اشغال نمی‌کنند و البته این نکته نیز واضح است که از نظر گرافیکی هم بسیار برتر از مانیتورهای CRT هستند. این عمق کم اجازه‌ی افزایش سایز صفحه را به تولیدکنندگان داد و همین امر باعث تکامل و رشد سریع این مانیتورها شد.

امروزه اکثر مانیتورهای موجود در بازار دارای نسبت تصویر ۱۶:۹ هستند و در مواردی شاهد مانیتورهای عریض ۲۱:۹ و یا مانیتورهای ۱۶:۱۰ نیز هستیم. با این حال فاکتور متمایزکننده در این مانیتورها، رزولوشن آن‌هاست.

تصویری که روی مانیتور LCD تشکیل می‌شود، از میلیون‌ها نقطه‌ی ریز تشکیل شده است که هرکدام از این پیکسل‌ها به سه زیرپیکسل تقسیم شده است و هر کدام از این سه زیرپیکسل هم مختص به یکی از رنگ‌های اصلی است. واضح است که هرچه بتوان تعداد پیکسل‌های بیشتری را در یک اینچ مربع جای داد، کیفیت تصویر بالاتر خواهد رفت. البته پیش از انتخاب مانیتوری با رزولوشن بالاتر، باید یک فاکتور جانبی مهم را در نظر داشت و آن کارت گرافیک است. مشخص است که هرچه تعداد پیکسل‌ها بیش‌تر باشد، پردازش سنگین‌تری از طرف کارت گرافیک برای نمایش بی‌نقص تصاویر نیاز است. رزولوشن‌های Ultra HD و 5K در عمل خیره‌کننده هستند اما باید ببینید که آیا سیستم شما می‌تواند از پس پردازش ۱۴.۷ میلیون پیکسل بر بیاید یا خیر. در غیر این صورت کاربر با تجربه‌ی جالبی روبه‌رو نخواهد شد و رزولوشن بالا بی‌فایده خواهد بود.

بیش از اشاره به عوامل اصلی تاثیرگذار در انتخاب مانیتور باید یک نکته‌ی مهم را گوش‌زد کنیم. اگر هنوز هدف خود از خرید مانیتور و مورد استفاده‌ی آن را نمی‌دانید، این مطلب پاسخگوی نیازهای شما نخواهد بود؛ چرا که هیچ مانیتوری وجود ندارد که بتواند در همه‌ی زمینه‌ها برترین باشد. در این مطلب مانیتورها به چند دسته تقسیم شده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به مانیتورهای گیمینگ یا مخصوص بازی اشاره کرد.


فناوری‌ها و تولیدکنندگان پنل‌های صفحات نمایش

امروزه در همه‌ی پنل‌های ال‌سی‌دی از سه فناوری IPS ،TN و VA استفاده می‌شود که هرکدام مزایا و معایب خود را دارا هستند. مثلاً یکی زاویه‌ی دید بهتری را ارائه می‌دهد و دیگری مصرف برق کمتری دارد. در ادامه‌ی مطلب به‌طور مختصر به معرفی هریک از این پنل‌ها می‌پردازیم.

TN یا Twisted Nematic

tn-panel-pixels

اولین پنل ال‌سی‌دی مورد استفاده، نوع TN بود که ساده‌ترین نوع پنل محسوب می‌شود. در این پنل، لایه‌ای از کریستال مایع مانند ساندویچ بین دو صفحه قرار گرفته است و هر کریستال دو حالت دارد. یا نور را عبور می‌دهد و یا خیر. هر زیرپیکسل هم با یک ترانزیستور کنترل می‌شود که ولتاژ آن، میزان نور عبوری را مشخص می‌کند. ابتدا به معرفی معایب این پنل‌ها می‌پردازیم.

بزرگ‌ترین مشکل پنل‌های TN، زاویه‌ی دید بسیار بد آن‌هاست؛ به‌طوری که اگر چند درجه با انحراف به آن نگاه کنید، چیزی جز تصویری تاریک و مبهم نمی‌بینید. به دلیل این‌که نور خروجی از ال‌سی‌دی پولاریزه یا قطبی شده است، بیش‌ترین شدت روشنایی تصویر را زمانی مشاهده خواهید کرد که درست از روبه‌رو به صفحه‌ی نمایش نگاه کنید. علاوه بر این، کریستال‌ها حالتی عمودی نسبت به صفحه دارند و این امر، فاصله‌ی نور تولیدی از پشت صفحه تا جلوی صفحه را افزایش داده و باعث تشدید مشکل زاویه‌ی دید می‌شود.

از معایب که بگذریم، می‌رسیم به یکی از مهم‌ترین مزایای این پنل و آن، سرعت بالایی است که دارد. با تخصیص یک ترانزیستور به هر زیرپیکسل و عمق رنگ ۶ یا ۸ بیتی، پنل‌های مدرن TN می‌توانند Response Time یا زمان واکنشی در حد یک میلی‌ثانیه داشته باشند که یکی از حیاتی‌ترین عامل‌ها برای گیمرهای حرفه‌ای است.

پس اگر با تصاویر متحرک زیادی سروکار ندارید و یا گیمر نیستید، انتخاب پنل TN چه مزیت دیگری در بر خواهد داشت؟ در پاسخ باید بگوییم که در بقیه‌ی مشخصات، تفاوت چندانی بین این پنل با دیگر پنل‌ها وجود ندارد. شاید بگویید زاویه‌ی دید این پنل در مقایسه با دیگر پنل‌ها بسیار بد است؛ اما در عمل تفاوت خیلی آزاردهنده‌ای را مشاهده نخواهید کرد و برای هر مصرفی، کیفیت قابل قبولی را ارائه می‌دهد. طبق آزمایش‌های صورت‌گرفته، پنل TN اشکال عمده‌ای در دقت رنگ و کنتراست هم ندارد و حتی در مواردی با پنل‌های گران‌قیمت‌تر IPS و VA هم رقابت می‌کنند.

IPS یا In-Plane Switching

ips-lcd-panel

پس از معرفی زاویه‌ی دید به‌عنوان یکی از معایب پنل‌های TN، به راه حل این عیب یعنی پنل‌های IPS می‌رسیم. در پنل آی‌پی‌اس شاهد پیشرفت بسیار چشمگیر و مؤثری در زمینه‌ی زاویه‌ی دید هستیم و مشخصاً این پنل‌ها تنها برای بهبود زاویه‌ی دید تولید نشدند و دارای پیشرفت‌های دیگری هم هستند. اهداف طراحی پنل IPS عمدتاً کاهش مصرف برق، توانایی تولید صفحات بزرگ‌تر و بازتولید بهتر رنگ بود.

به‌دلیل استفاده از لایه‌ی TFT در این پنل و کاهش فاصله‌ی نور تولیدی با صفحه‌ی بیرونی، مشکل زاویه‌ی دید بهبود بسیاری پیدا کرده است و هم‌چنین اختلاف کیفیت زیاد بین وسط تصویر و کناره‌های تصویر از بین رفته و شاهد یک‌پارچگی بیش‌تری هستیم. این یک‌نواختی تصویر بیش‌تر در سایزهای ۲۷ اینچ به بالا نمایان می‌شود.

VA یا Vertical Alignment

va-lcd-panel

مشکل دیگری که در بحث پنل‌ها وجود دارد، کنتراست بد ال‌سی‌دی است. فناوری‌هایی مانند CRT،OLED و پلاسما، به‌دلیل این‌که نور را مستقیماً تولید می‌کنند و نشر می‌دهند، در این زمینه قوی هستند و کنتراست بسیار خوبی دارند. در واقع رنگ سیاه آن‌ها بسیار خالص‌تر است. پنل VA با هدف ترکیب مزایای دو پنل TN و IPS، مشکل کنتراست را حل کرده است و در واقع این کار با استفاده از فناوری light-valve انجام گرفته است. در این فناوری، جلوی نور تولیدی از پشت پنل بهتر گرفته می‌شود و رنگ سیاه طبیعی‌تر جلوه می‌کند.

برای مقایسه به این مثال توجه کنید: یک پنل سالم TN یا IPS دارای کنتراست ۱۰۰۰:۱ است؛ یعنی بیشترین سطح رنگ سفید، ۱۰۰۰ برابر روشن‌تر از کم‌ترین سطح رنگ سیاه است. در شدت نور ۲۰۰ لومن بر مترمربع، انسان می‌تواند رنگ سیاه را با شدت ۰.۲ لومن بر مترمربع ببیند. حال این مقدار واقعاً چقدر سیاه است؟ در پاسخ باید گفت که در یک اتاق کم‌نور، این مقدار رنگی معادل رنگ خاکستری تیره و نه سیاه کامل تولید می‌کند. برای نمونه یک تلویزیون پلاسمای PRO-111FD پایونیر شدت رنگ سیاه ۰.۰۰۷ لومن بر مترمربع را به ارمغان می‌آورد و یک صفحه‌نمایش OLED حتی مقداری کم‌تر از این را تولید می‌کند. پس سوال اینجاست که پنل VA دقیقاً چه مزیتی دارد؟ طبق آزمایشات، یک صفحه‌نمایش ۴۰ اینچی BDM4065UC فیلیپس که از پنل VA بهره‌مند است، سطح رنگ سیاهی معادل ۰.۰۴۱۷ لومن بر مترمربع را تولید می‌کند که عدد بسیار خوبی‌ست.

کنتراست یکی از عواملی است که تاثیر بسیار زیادی بر کیفیت تصویر تولیدی و واقع‌گرایانه‌تر بودن آن دارد. پس هرچه کنتراست بالاتر باشد، کیفیت بهتر است. متأسفانه در حال حاضر سهم عمده‌ی بازار در تسخیر پنل‌های IPS است و مانیتورهای VA در اقلیت بازار قرار دارند. پنل TN هم به‌دلیل سرعت بالاتر و قیمت کمتر، استفاده‌ی زیادی در مانیتورهای مخصوص بازی دارد.

اگر بخواهیم به معایب این نوع پنل اشاره کنیم، تنها باید نام زاویه‌ی دید را به میان بیاوریم. زاویه‌ی دید پنل VA نه خیلی خوب است و نه خیلی بد؛ سطحی بین TN و IPS. از طرفی برای استفاده در صفحات سایز بزرگ هم با این‌که کیفیت خوبی ارائه می‌دهد، اما نمی‌تواند با بهترین مانیتورهای سایزبزرگ IPS رقابت کند.

حال سوالی پیش می‌آید که کدام پنل بهترین است؟ پاسخ هر سه پنل است. اگر مانیتوری سریع و ارزان‌قیمت می‌خواهید، پنل TN را انتخاب کنید. اگر تصویری یک‌پارچه با زاویه‌ی دید خوب و رنگ‌های دقیق می‌خواهید، IPS مناسب شماست و اگر بهترین کنتراست و عمق تصویر را نیاز دارید، VA بهترین گزینه است.


چگونه بهترین مانیتور را برای گیمینگ انتخاب کنیم؟

گمان نمی‌کنم که کسی بیش‌تر از گیمرها روی انتخاب سخت‌افزار حساس باشد. انتخاب بهترین گزینه، آن هم وقتی که پای بودجه‌ای مشخص و محدود در میان باشد، یک چالش بزرگ محسوب می‌شود. این سختی در انتخاب هم می‌تواند از ترفندهای بازاریابی نشأت گرفته باشد که اکثر کاربران را سردرگم کرده است. در ادامه‌ی مطلب قصد داریم به مهم‌ترین و تأثیرگذارترین عوامل در انتخاب یک مانیتور گیمینگ بپردازیم که البته برخی از این عوامل به سطح حرفه‌ای بودن کاربر بستگی دارند و شاید برای خیلی‌ها مهم نباشند.

رزولوشن یا وضوح تصویر

وقتی به بحث بازی‌ها می‌رسیم، خیلی از گیمرها تصور می‌کنند که پیکسل‌های بیش‌تر، بهتر است. بله، این امری انکارنشدنی است و باعث افزایش کیفیت تصویر می‌شود؛ اما نباید فراموش کرد که پیکسل‌های بیش‌تر، کارت گرافیک قوی‌تر را می‌طلبد. در واقع اگر می‌خواهید بیش‌ترین رزولوشن ممکن را در بازی‌ها تجربه کنید، در کنار آن باید برخی محدودیت‌ها را هم بپذیرید. مهم‌ترین آن‌ها هم نرخ بازآوری یا همان Refresh Rate است. صفحات نمایش امروزی نرخی بیش‌تر از ۶۰ هرتز را برای رزولوشن UHD پشتیبانی نمی‌کنند و اگر هم قادر به این کار بودند، آن‌گاه نیاز به یک کارت گرافیک بسیار گران داشتند تا بتواند بازی را در نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا کند.

نقطه‌ی مثبت در بحث رزولوشن را می‌توان در رزولوشن QHD یا ۲۵۶۰در۱۴۴۰ یافت. این رزولوشن می‌تواند در صفحات نمایشی با سایز کمتر از ۳۲ اینچ، کیفیت تصویر بسیار خوبی را فراهم کند و نیازی به کارت‌های گرافیک رده‌بالا هم ندارد و با یک کارت گرافیک میان‌رده نیز کار می‌کند. البته رزولوشن ۱۹۲۰در۱۰۸۰ یا Full HD را می‌توان رایج‌ترین رزولوشن دانست که نرخ فریم مناسبی را هم در بر دارد.

فناوری پنل

با توضیحاتی که دادیم، مشخصاً بهترین انتخاب پنل TN است؛ البته برای سایز زیر ۲۷ اینچ. اگر مانیتوری با سایز ۲۷ اینچ و بالاتر می‌خواهید، باید یکی از پنل‌های IPS یا VA را انتخاب کنید.

Adaptive Refresh یا بازآوری انطباقی

sync-logos

فناوری G-Sync را می‌توان یکی از انقلاب‌های سال‌های اخیر در پردازش تصویر دانست که دو سال پیش پا به عرصه‌ی فناوری گذاشت. از آن‌جا که محتوای بازی‌ها دائما با نرخ فریم متغیری پردازش می‌شود، ساخت مانیتوری که بتواند نرخ بازآوری خود را با نرخ فریم تصویر هماهنگ کند، ضروری است. انویدیا توانست با استفاده از G-Sync این امکان را فراهم آورد و البته قیمتی در حدود ۲۰۰ دلار به‌دلیل مسائل حقوقی و هم‌چنین سخت‌افزارهای مورد نیاز روی قیمت پیشین مانیتورها رفت.

ای‌ام‌دی اما در طرف دیگر با استفاده از فناوری FreeSync تلاش کرده است تا بدون اضافه‌کردن هزینه‌ای، این هماهنگی را به وجود بیاورد. البته هزینه‌ی کمی اضافه می‌شود اما در مقایسه با هزینه‌ای که انویدیا تحمیل کرد، ناچیز است.

هردوی این فناوری‌ها، نرخ فریم مانیتور و تصویر تولیدی را با هم هماهنگ می‌کنند تا پرش و اختلالی در تصویر به وجود نیاید. این مشکل وقتی به وجود می‌آید که نرخ فریم‌ها با هم هم‌خوانی نداشته باشند و کامپیوتر پیش از این‌که یک فریم یا به‌نمایش بگذارد، فریم دیگری را ارسال می‌کند و همین باعث اختلال در تصویر خواهد شد. با اعطای کنترل Refresh Rate مانیتورها به کارت‌های گرافیک، این مشکل برطرف می‌شود.

مانند تمام مجادله‌های بین طرفداران دو شرکت رقیب، کاربران انویدیا و ای‌ام‌دی هم بر سر این موضوع بحث‌های فراوانی دارند که کدام شرکت در این زمینه موفق‌تر عمل کرده است. هنگام انتخاب بین این دو فناوری، نکته‌ی واضح این است که اگر کارت گرافیکی گران‌قیمت و رده‌بالا را خریداری کرده‌اید، دیگر تکلیفتان مشخص است ولی کاربرانی که در انتخاب این دو فناوری مردد هستند، باید به نکات زیر توجه کنند.

هردوی این فناوری‌ها دارای محدودیت‌هایی در عملکرد هستند. مانیتورهای G-Sync همیشه در بازه‌ی ۳۰ هرتز تا حداکثر مقدار ممکن کارایی دارند. مانیتورهای FreeSync هم همین رفتار را دارند؛ با این تفاوت که کف نرخ بازآوری مورد پشتیبانی آن‌ها بالاتر است و همین نکته می‌تواند به G-Sync برتری ببخشد. خیلی از مانیتورهای با فناوری FreeSync، فرکانس‌های ۴۰ و در مواردی حتی ۵۵ هرتز به بالا را پشتیبانی می‌کنند. مشکل جایی ایجاد می‌شود که نرخ فریم تصاویر ارسالی به صفحه‌ی نمایش همیشه بالاتر از این مقدار نباشند و آن موقع است که این فناوری بی‌استفاده می‌شود. اگر دقیق‌تر بگوییم، برای داشتن عملکرد مناسب، سقف Refresh Rate مورد پشتیبانی باید ۲.۵ برابر کف آن باشد. برای مثال مانیتوری با فناوری FreeSync زمانی عملکرد قابل قبولی ارائه می‌دهد که بتواند بازه‌ی ۴۰ تا ۱۰۰ هرتز را پشتیبانی کند.

پس اگر بودجه‌ی محدودی دارید و می‌توانید کارت‌گرافیکی میان‌رده را تهیه کنید، باید این در انتخاب کارت گرافیک، این اعداد را مد نظر قرار دهید تا بتوانید حداکثر بهره‌وری را داشته باشید.

Refresh Rate یا نرخ بازآوری

وقتی اولین مانیتورهای گیمینگ وارد بازار شدند، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن‌ها، توانایی نمایش تصویر در فرکانس ۱۴۴ هرتز بود. در واقع این پاسخی بود به توانایی‌های بالایی کارت‌های گرافیک که می‌توانستند تصاویر را در نرخ فریم بالایی تولید کنند. برای مثال اگر کارت گرافیکی داشتید که می‌توانست همه‌ی بازی‌ها را با نرخ ۱۰۰ فریم بر ثانیه نمایش دهد، آن‌گاه مانیتوری نیاز بود تا نرخ بازآوری بالاتر از ۱۰۰ هرتز داشته باشد. امروزه تقریباً تمام مانیتورهای گیمینگ حداقل با فرکانس ۱۴۴ هرتز کار می‌کنند و در مواردی حتی این عدد به ۱۶۵ و یا ۲۰۰ هرتز هم می‌رسد.

200hz

سوال این‌جاست که آیا این نرخ بازآوری‌های بالا اهمیتی دارند؟ تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید، مربوط به مانیتور فوق عریض خمیده‌ی Predator Z35 ایسر است. رزولوشن آن به اندازه‌ای است که یک کارت گرافیک بالارده بتواند تصاویر را در نرخ ۲۰۰ فریم نمایش دهد. پس اگر کاربری قصد خرید مانیتوری گران‌قیمت را دارد که تا چندسال پاسخگوی نیازهایش باشد، باید کارت گرافیکی را هم در اختیار داشته باشد که بتواند به همان میزان طول عمر داشته باشد و عملکرد مناسب خود را در بازی‌های جدیدتر حفظ کند. برای دیگر کاربران البته مانیتورهای ۱۲۰ و ۱۴۴ هرتزی می‌توانند کاملاً مناسب باشند.

کاهش تاری حرکت یا Motion Blur

یکی از فنی‌ترین مباحث موجود در مانیتور، نحوه‌ی از بین بردن یا کاهش Motion Blur است که این کار با دو تکنیک مختلف انجام می‌گیرد. تکنیک اول Overdrive است که تقریباً در همه‌ی مانیتورها استفاده می‌شود. نحوه‌ی کار آن بدین ترتیب است که با اعمال ولتاژ بیش‌تر از حد معمول بر پیکسل‌ها، انتقال رنگ بین پیکسل‌ها را سریع‌تر می‌کند و سایه‌ی کمتری در تصویر ایجاد می‌شود. می‌توانید با مراجعه به این وبسایت، بهتر مشکل تاری حرکت و سایه انداختن را درک کنید. این مشکل بیشتر در زمانی اتفاق می‌افتد که پس زمینه و تصویر متحرک با هم در تضاد رنگی باشند؛ مثلاً جسم متحرک سفید و پس‌زمینه سیاه باشد.

کاهش تاری یا Blur Reduction هم راه دیگری برای غلبه بر این مشکل است. این تکنیک با قطع و وصل کردن سریع نور پس‌زمینه و کاهش زمان نمایش هر فریم، باعث کاهش پدیده‌ی ایجاد سایه و تاری می‌شود؛ اما این کار روشنایی صفحه را حتی ۶۰ درصد و بالاتر کاهش می‌دهد. این تکنیک با عنوان ULMB در مانیتورهای گیمینگ موجود است که می‌توانید از آن استفاده کنید. بهترین راه به‌کارگیری این تکنیک، کاهش زمان نمایش فریم سیاه‌رنگ است که بدین ترتیب شدت نور خروجی کاهش چشم‌گیری نخواهد یافت. با این حال اگر این مشکل هم حل شود، مشکل بزرگ دیگری بر سر راه باقی می‌ماند و آن عدم توانایی در استفاده‌ی هم‌زمان از ULMB و Adaptive Refresh است. ازآن‌جا که هنوز تکنولوژی خاصی برای حل این مشکل وجود ندارد، کاربر می‌بایست بین یکی از این دو فناوری تصویر، یکی را انتخاب کند. البته به‌دلیل اهمیت بیش‌تر فناوری بازآوری تطبیقی، پیشنهاد ما استفاده از این تکنیک است. اگر کارت گرافیک قدرتمندی دارید که می‌تواند بازی‌ها را در نرخ بالاتر از ۶۰ فریم بر ثانیه و به همراه فناوری‌های G-Sync و یا FreeSync اجرا کند، تاری حرکت خودبه‌خود تا حد زیادی از بین می‌رود و نیازی به ULMB نخواهد بود.

ulmb

پیش از ادامه‌ی مقاله، نیاز است تا مطالب گفته‌شده درباره‌ی مانیتورهای گیمینگ را جمع‌بندی کنیم. اولین تصمیم در خرید یک مانیتور گیمینگ آن است که بدانید چه کارت گرافیکی را مدنظر دارید. بدین ترتیب میزان قدرت پردازش مشخص خواهد بود و می‌توان درباره‌ی رزولوشن تصمیم راحت‌تری گرفت. انتخاب مانیتوری که یکی از فناوری‌های بازآوری انطباقی را پشتیبانی کند هم یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها در خرید است که هر گیمری باید به آن توجه داشته باشد. اگر FreeSync را انتخاب می‌کنید، از بازه‌ی فرکانسی که مانیتور از آن پشتیبانی می‌کند مطمئن شوید که پیشنهاد ما بازه‌ای بین ۳۰ هرتز و بالاتر است.


انتخاب بهترین مانیتور برای استفاده‌های حرفه‌ای مانند طراحی

بخش بزرگی از بررسی‌های مختلف از مانیتورها، به بحث دقت رنگ‌ها اختصاص دارد که این نشان از اهمیت بالای این مبحث دارد. جدای از این که یک صفحه‌نمایش برای چه حرفه‌ای بهینه‌سازی شده است، باید حداقل استاندارد رنگ sRGB را رعایت کند. در کنار این مطلب، کاربران حرفه‌ای نیازهایی دارند که باید به آن‌ها توجه شود. در این‌جا منظور از کاربر حرفه‌ای، عکاسان، طراحان وب، طراحان جلوه‌های ویژه، طراحان بازی و یا هرکسی است که نیاز به کنترل دقیق رنگ‌ها در طول پروژه‌ی خود دارد.

monitor-color-gamut

درحالی‌که اکثر مانیتورها از دقت رنگ خوبی برخوردارند، اما تعداد معدودی از آن‌ها از طرف تولید‌کننده‌هایشان، «دقیق» نامیده شده‌اند. دلیل این امر هم این است که این مانیتورها به‌درستی کالیبره شده‌اند و کاربر نیازی به اعمال تنظیمات خاصی برای استفاده ندارد و مابقی مانیتورها این‌گونه نیستند و نیاز به کالیبره شدن حرفه‌ای دارند. همین موضوع باعث می‌شود تا قیمت مانیتورهای آماده‌ی استفاده یا به‌عبارتی حرفه‌ای کمی بالاتر از بقیه باشد.

یکی دیگر از شاخصه‌های مهم در حرفه‌ای بودن مانیتور، امکان شخصی‌سازی تنظیمات آن است که این کار یا از طریق منوهای خود مانیتور و یا از طریق نرم‌افزارهایی که شرکت سازنده در اختیار کاربر انجام می‌دهد امکان‌پذیر است. اکثر مانیتورهای حرفه‌ای دارای صفحه‌ی تنظیمات کارآمدی هستند که در آن می‌توان با استفاده از اسلایدرهایی، تنظیمات مربوط به رنگ‌ها را تغییر داد.

برخی شرکت‌ها هم به نرم‌افزارهایی تکیه می‌کنند که از طریق آن‌ها می‌توان حالت‌های تصویری دلخواه را ایجاد کرد. به‌عنوان نمونه می‌توان به مانیتور UP2715K شرکت دل اشاره کرد که رزولوشن 5K دارد و دارای نرم‌افزاری است که می‌توان از طریق آن با شاخص‌های مختلف اقدام به کالیبره کردن مانیتور کرد.

طبق نظر اکثر حرفه‌ای‌ها، یک مانیتور حرفه‌ای علاوه بر تنظیمات گفته‌شده، باید دارای استانداردهای رنگ sRGB و Adobe RGB، دمای رنگ بین ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ کلوین و گامایی بین ۱.۸ تا ۲.۴ باشد. مانیتورهایی که برای کارهای تلویزیونی و یا ساخت فیلم استفاده می‌شوند هم باید دارای استاندارد گامای BT.1886 باشند.

عمق رنگ

در اکثر مواقع، عمق رنگ ۸بیت پاسخگوی نیازهای کاربران حرفه‌ای نیست و آن‌ها حداقل به عمق ۱۰بیت و ۱۲بیت نیاز دارند. البته عمق رنگ بالا الزاماً باعث بهبود کیفیت نمی‌شود؛ چرا که کارت گرافیک مورد استفاده باید توانایی ارسال سیگنال‌های ۱۰ یا ۱۲بیتی را داشته باشد. اکثر کارت‌گرافیک‌های موجود در بازار تنها از عمق ۸بیت پشتیبانی می‌کنند. به همین دلیل بهترین انتخاب‌ها برای حرفه‌ای‌ها می‌تواند کارت‌گرافیک‌های سری Quadro انویدیا و یا سری FirePro ای‌ام‌دی باشد.

یک‌پارچگی در روشنایی تصویر

حتماً تابه‌حال صفحات نمایشی را دیده‌اید که میزان روشنایی در حاشیه‌های آن‌ها کم‌تر از مرکز آن‌هاست. برخی از مانیتورهای موجود در بازار دارای ویژگی «جبران یک‌پارچگی یا Uniformity Compensation» هستند. این قابلیت برای این تعبیه شده است که میزان روشنایی تصویر در همه‌ی نقاط صفحه را کنترل کرده و توازن ایجاد کند. البته این نکته هم لازم به ذکر است که امروزه اکثر مانیتورها با چنین مشکلی مواجه نیستند.

برخی تولیدکننده‌ها مانند NEC، در این زمینه تمرکز زیادی کرده‌اند و توانسته‌اند با روش‌های خوبی به مقابله با این مشکل بپردازند. برای این کار نیاز است که هر پنل جداگانه بررسی شود و مشخصاً نمی‌توان از اطلاعات به‌دست‌آمده برای دیگر پنل‌ها استفاده کرد. تنها راه یک‌پارچه کردن روشنایی، روشن کردن نقاط تاریک‌تر صفحه است که البته این کار باعث کاهش کنتراست و در نهایت کاهش کیفیت تصویر خواهد شد.

در نهایت باید گفت که این قابلیت چندان هم کارآمد نیست؛ چون مزایای آن با کاهش کنتراست و کیفیت تصویر خروجی خنثی می‌شود و در عمل بهبود زیادی مشاهده نمی‌شود.

برای جمع‌بندی، یک کاربر حرفه‌ای باید روی ویژگی‌هایی چون استانداردهای sRGB و Adobe RGB، کالیبره بودن صفحه، تنظیمات قابل شخصی‌سازی و عمق رنگ ۱۰ یا ۱۲بیت تمرکز کند.


انتخاب بهترین مانیتور برای استفاده‌های عمومی

تا این‌جا با اطلاعاتی که درباره‌ی مانیتورهای گیمینگ و حرفه‌ای داده‌ایم، مشخص می‌شود که اگر نیاز به خرید یکی از آن‌ها دارید، قطعاً به مانیتوری برای استفاده‌ی عمومی نیازی نخواهید داشت. پس اگر قصد خرید این مانیتورها را ندارید پیشنهاد می‌شود که این بخش را رد کنید؛ چرا که اطلاعات مفیدی برایتان در بر نخواهد داشت. البته اگر مشتاق کسب اطلاعات بیش‌تر درباره‌ی مانیتورها هستید هم‌چنان می‌توانید به مطالعه ادامه دهید. این بخش به‌طور کل مخصوص کسانی است که نیازی غیر از گیمینگ و استفاده‌های حرفه‌ای دارند.

benq-monitor

اگر مطلب را به‌طور کامل مطالعه کرده باشید، در ابتدا درباره‌ی انواع پنل‌ها توضیحاتی را ارائه دادیم و هم‌چنین گفتیم که کدام پنل از زاویه‌ی دید بهتری برخوردار است. با این‌که مانیتورهای IPS دارای بهترین زاویه‌ی دید هستند، اما نمی‌توان به‌سادگی از کنار کنتراست خارق‌العاده‌ی پنل‌های VA عبور کرد.

اکثر متخصصان و حرفه‌ای‌ها در زمینه‌ی مانیتورها، به کنتراست بهتر اولویت می‌دهند و پس از آن به ویژگی‌هایی چون اشباع رنگ، دقت رنگ و رزولوشن می‌پردازند. صفحه‌ای که دارای کنتراست بالاتری است، تصویری واقعی‌تر را ارائه می‌دهد که در این زمینه پنل‌های VA کنتراستی معادل ۳ تا ۵ برابر پنل‌های IPS یا TN دارند. همین دلیلی است بر این‌که برای استفاده‌های عمومی، پنل VA بهترین انتخاب باشد.

اما در مورد بقیه‌ی ویژگی‌ها باید چه مانیتوری را انتخاب کنید؟ همان‌گونه که دیده‌اید، مانیتورهای موجود در بازار با چندین تکنولوژی مختلف ارائه می‌شوند که اکثر کاربران را سردرگم می‌کند. بهترین راه انتخاب این است که ابتدا اطلاعاتی درباره‌ی این فناوری‌ها به دست بیاورید و سپس خودتان دست به انتخاب بزنید.

مانیتور بدون پرش یا Flicker-Free

وقتی LED جای لامپ کاتدی فلورسنت را به عنوان منبع اصلی تامین نور نمایشگرها گرفت، مشکلی به وجود آمد که تا آن زمان دیده نشده بود و آن هم مشکل پرش تصویر بود. وقتی نور صفحه در سطحی کم‌تر از حداکثر نور تنظیم می‌شد، این مشکل پدید می‌آمد و البته ریشه‌ی این مشکل هم در فرکانس‌ها مربوط به ال‌ای‌دی‌ها بود.

امروزه شرکت‌ها با روش‌هایی توانسته‌اند این مشکل را حل کنند و حالا نور ال‌ای‌دی‌ها با ولتاژ آن‌ها تنظیم می‌شود و امروزه تقریباً همه‌ی مانیتورهای موجود در بازار بدون پرش هستند. در هر صورت هنگام خرید حتماً دقت کنید که مانیتور پرش نداشته باشد وگرنه در کار طولانی مدت با کامپیوتر دچار مشکلاتی خواهید شد.

کاهش نور آبی

یکی دیگر از امکانات مانیتورهای جدیدی که روانه‌ی بازار می‌شوند، تنظیماتی جهت کاهش شدت نور آبی است که در نهایت منجر به نمایش تصویری گرم‌تر می‌شود. فایده‌ی اصلی این کار، جلوگیری از خستگی و درد چشم‌ها است که البته امروزه این تکنیک وارد گوشی‌های هوشمند هم شده است و اپلیکیشن‌های مختلفی برای گوشی‌های هوشمند و رایانه‌ها هم برای این امر وجود دارد.

همان‌گونه که اشاره شد برای این کار نیاز خاصی به تنظیمات نیست و با اپلیکیشن‌های مختلف هم می‌توان این کار را انجام داد. جدای از این، اگر صفحه نمایش به‌درستی کالیبره شده باشد، مشکلی برای چشم‌ها پیش نمی‌آید و کاربر می‌تواند بدون مشکل به صفحه خیره باشد. البته کاهش نور آبی بر کیفیت خواب هم تاثیر دارد که با کالیبره بودن هم نمی‌توان این مشکل را حل کرد.

در نهایت باید گفت که این مورد خیلی فاکتور مهمی در خرید مانیتور نیست؛ گرچه خواه‌ناخواه اکثر مانیتورها این قابلیت را درون خود جای داده‌اند.

حالت‌های مختلف تصویر

اکثر مانیتورها شامل چند حالت تصویر برای کارهای مختلفی مثل مطالعه، بازی کردن، تماشای فیلم و… هستند و اکثراً هم از استاندارد Rec.709 پیروی نمی‌کنند. تقریباً همه‌ی محتوای تولیدی امروزی اعم از فیلم‌ها و بازی‌ها با این استاندارد ساخته می‌شوند و برای مشاهده‌ی آن‌ها در بهترین کیفیت، مانیتور هم باید از آن پشتیبانی کند. در نتیجه این حالت‌های مختلف عملاً فایده‌ی زیادی ندارند و در شرایط برابر، بین دو مانیتور تمایزی ایجاد نمی‌کنند. در حقیقت اگر مانیتور کالیبره باشد و یک حالت دقیق هم داشته باشد، برای کاربر کافی است و نمی‌توان از این ویژگی هم به عنوان فاکتور مهمی یاد کرد.


جمع‌بندی

با حجم اطلاعاتی که در این مطلب تقدیم شما کردیم، به نظر می‌رسد دیگر نباید مشکل خاصی در زمینه‌ی انتخاب مانیتور داشته باشید و البته امیدواریم که این‌گونه باشد. با وجود تعداد بسیار زیاد مانیتورها با مدل‌ها و ویژگی‌های مختلف، کار انتخاب سخت به نظر می‌رسد؛ اما اگر بدانید که هدفتان از خرید مانیتور چیست و چه کاربردی برایتان مهم است، این کار بسیار آسان‌تر خواهد شد.

monitors

نکته‌ی مهمی که باید گوش‌زد شود این است که در حال حاضر هیچ مانیتوری به معنای واقعی «کامل» نیست و هیچ‌وقت هم این‌طور نخواهد بود. همین مسئله ایجاب می‌کند که کاربر، پیش از کسب اطلاعات، هدف خود از خرید مانیتور را بداند. اگر یک گیمر و یا یک کاربر حرفه‌ای هستید، تکلیفتان کاملاً مشخص است و هر شرکتی برای این دو دسته کاربر مدل‌های مخصوصی را تولید می‌کند که کار انتخاب را بسیار ساده می‌کند. با رشد فضای مجازی، کاربران هم با اطلاعات بالایی به سراغ خرید می‌روند و شرکت‌ها کم‌تر دست به تقلب و یا دروغ می‌زنند. اگر هم به مراحلی رسیدید که به چند مدل خاص رسیدید و در انتخاب بین آن‌ها تردید داشتید، نگاهی هم به اعتبار و کیفیت برند تولیدکننده داشتید باشید.

Tom’s Hardware

شاید بخوای اینا رو هم بخونی:

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.

6 نظر برای این مطلب
  1. عای می‌گوید

    سلام ممنون از بابت راهنمایی

    میشه زیر یک تومن برای طراحی و برنامه نویسی چند مانیتور معرفی کنید؟

  2. سعید می‌گوید

    اگه نظرات ثبت نمیشه که هیچ، اما اگه ثبت میشه لطفن فقط یکی از جمله های معترضه ای که برای منفی دهندگان همیشه در صحنه نوشتم منتشر کنید. انتخاب با خودتون.

  3. یوسف می‌گوید

    با سلام. بسیار عالی بود. ممنون از شما
    کمک بسیار بزرگی کردید به تمام کسانی که نیاز به انتخاب منطقی و مناسب نمایشگر دارند. پاینده باشید.

  4. سعید می‌گوید

    این کامل ترین منبعی بود که درباره ی مانیتورها دیده بودم. مرسی!

    1. سعید می‌گوید

      اصلاحیه:
      این کامل ترین منبعی است که تا کنون درباره ی مانیتورها دیده ام.
      پی نوشت:
      سه غلط دستوری در یک جمله نوبره!

      1. سعید می‌گوید

        جالب اینه که از نظر بعضیها من حق ندارم نوشته ی خودم رو ویرایش کنم! اگر اشتباه میکنم پس معنی این منفی ها چیه؟
        ما خیلی باحالیم!