از غذا خوردن گاوها تا مورچههای آرژانتینی!؛ 10 راز بزرگ جهان که دانشمندان هنوز موفق به گشودن آنها نشدهاند
با اینکه علم، درک ما را از دنیایی که در آن زندگی میکنیم به مرحله جدیدی برده است، هنوز هم چیزهایی وجود دارد که ما را گیج یا سردرگم میکند. به نظر میرسد که هرچه بیشتر از ناشناختههای این سیاره پرده برمیداریم، رمز و راز بیشتر هم میشود. با فارنت همراه باشید تا از این رمز و رازها که هنوز دانشمندان موفق به گشودن آنها نشدهاند برایتان بیشتر بگوئیم.
چرا گاوها همیشه در زمان غذا خوردن به سمت شمال یا جنوب میایستند
بیشتر مردم به چریدن گاوها توجه نمیکنند، اما وقتی تیمی از دانشمندان هزاران عکس از ماهوارههای Google Earth از گاوها را مشاهده کردند، به مورد عجیبی برخوردند که برای هزاران سال به آن توجهی نشده بود: گاوها هرگاه در حال استراحت یا غذا خوردن باشند، در امتداد قطب مغناطیسی زمین یعنی به سمت شمال یا جنوب میایستند. این طرح صرفنظر از باد یا عوامل دیگر، همواره ثابت است. هیچکس هم دقیقاً علت آن را نمیداند.
درحالیکه برخی از حیوانات از قطب نمای درونی بهره میبرند، اولین بار است که وجود قطبنما در یک پستاندار بزرگ دیده شده است. نکته عجیب دیگر اینکه هرچه به یکی از قطبها نزدیکتر باشند، جهتگیریشان با دقت کمتری انجام میشود. دانشمندان مطمئن نیستند که این پدیده با جهتیابی ارتباط دارد یا تلاشی برای دفع حیوانات شکارچی است. مشخصاً علتی برای آن وجود دارد چراکه این رفتار، در شش قاره مشاهده شده است. ممکن است نگهداشتن اجباری گاوها به سمت شرق یا غرب تأثیرات متفاوتی را بر تولید محصول آنها بگذارد، البته هیچکس قادر به توضیح چگونگی روش انجام آن نیست.
چرا برخی از پستانداران به آب بازمیگردند
ما میدانیم که موجودات دریایی در طول قرنها از آب خارج شدند و اندامهایی در آنها برای خزیدن روی زمین، رشد کرده است. این کار آنها به نظر معقول بود، چراکه خشکی منابع لازم برای تکامل یافتن موفق را دارا بود؛ اما اینکه چرا برخی از آن حیوانات، مثل جد نهنگها و خوکهای دریایی دوباره به آب بازگشتهاند، ناشناخته مانده است.
یک جنبه امر این است که ازلحاظ تکامل، رفتن حیوانات از خشکی به دریا بسیار دشوار است، چراکه یادگرفتن شنا برای حیواناتی که از پاهای خود استفاده میکردند، انرژی بیشتری میطلبد. این مطلب دانشمندان را برای مدتهای مدید در بهت فرو برده است. پستانداران برای حرکت، نسبت به استفاده از باله برای شنا که بعدها در طول تکامل اتفاق افتاد، از دم خود استفاده بسیار مؤثرتری کردند. سؤالی که در اینجا به وجود میآید این است که اصلاً چرا یک موجود باید تمام زحمات را متحمل شود؟ و این هنوز هم یکی از بزرگترین رازهایی است که در مقابل علمِ مدرنِ در حال تکامل، قرار گرفته است.
آلکالوئیدها در گیاهان
گیاهان معمولاً موادی را تولید میکنند و بر حیواناتی که آنها را میخورند، تأثیراتی گاه جالب و گاه ترسناک میگذارد. آلکالوئیدها در گیاهان نیز مثل حیوانات تولید میشود، یکی از انواع مشهور آن مورفین است. در حدود بیش از 7000 آلکالوئید در گیاهان شناسایی شده است و بااینکه این مواد بسیار موردمطالعه قرار گرفتهاند، در مرحله اول مشخص نیست که اصلاً چرا در گیاهان وجود دارند.
آلکالوئیدها مواد قویای هستند. درصورتیکه توسط حیوانات استفاده شوند، واکنشهای مختلفی را در آنها برمیانگیزند. برخی از متخصصان باور دارند که علت تولید مورفین توسط گیاه خشخاش، دور نگهداشتن درندگان است. چگونگی دورنگه داشتن درندگان توسط مورفین که به کاهش درد کمک میکند، مشخص نیست. برخی دیگر معتقدند که تولید مورفین در این گیاه دلیل خارجی نداشته و در تنظیم متابولیسم داخلی خود گیاه مؤثر است.
چرا گلها در همهجا وجود دارند
گیاهانی که گل تولید میکنند، دستهای از گیاهان به نام گیاهان گلدار را تشکیل میدهند و احتمالاً شما نیز به اینکه این گلها در همهجا یافت میشوند، توجه کردهاید. نکتهای که شاید شگفتآور باشد این است که همیشه وضعیت به این صورت نبوده. گیاهان گلدار در حدود 400 میلیون سال پیش و در مدت کوتاهی به دیگر گیاهان غالب شدند و امروزه در حدود 90 درصد گونهها را تشکیل میدهند.
این مشکل به قدری چارلز داروین را نگران کرده بود که بر آن نام «راز زشت و ناپسند» را قرار داد. تکامل سریع گلها اندکی پس از پیدایش آنها، در مقابل تئوری تکامل آهسته از طریق انتخاب طبیعی داروین قرار گرفت.
هیچچیز مفیدی درباره تکامل گیاهان گلدار وجود ندارد، زیرا هزینه استفاده از مواد مغذی برای تولید گل بالاست و گیاه میتوانست از این مواد برای رشد بیشتر یا تولید چیزی که گیاه را در نردبان تکامل در سطح بالاتری قرار دهد، استفاده کند. ازآنجاییکه گیاهان پس از مرگ هیچ اثری به صورت فسیل از خود باقی نمیگذارند، مشخص کردن اینکه این گونههای بیخانمان از کجا آمدهاند و چگونه به سرعت هر چیز دیگری را شکست دادهاند، دشوار است.
چرا تنوع گونهها در نزدیکی خط استوا بالاست
اگر از سمت نواحی سردتر سیارهمان به سمت خط استوا حرکت کنید، متوجه میشوید که تنوع حیات متنوعتر میشود. الکساندر فون هومبولت یک جستجوگر پروسی اولین بار متوجه شد که با نزدیک شدن به خط استوا، تنوع زیستی افزایش میابد. زندگی طبیعی نیز مانند فرهنگ انسانها پرطراوت و چالاک میشود، حتی بیماریها هم از این قاعده مستثنا نیستند. هرگاه درباره شیوع ویروس کشندهای در آفریقا یا آمریکای جنوبی میشنویم، علت وضعیت بد بهداشت در کشورهای توسعهنیافته نیست. ویروسها و باکتریهایی که باعث بیماریهای عجیب در کشورهای جنوبی شدهاند، تنها فعالتر و متنوعتر از انواعی که در کشورهای شمالی قرار دارند هستند.
شاید فکر کنید که علت آن را پیدا کردهاند؛ اما جدا از برخی تئوریهای موجود، علم درباره آن به چند بخش تقسیم میشود. نزدیک به 36 تئوری در پاسخ به این سؤال ارائه شده و با توجه به تعداد زیاد اشکال مختلف زندگی که درباره آنها صحبت میکنیم، تطبیق دادن تمام تئوریها و خلاصه کردن آنها در یک نتیجه کلی تابهحال کاری غیرممکن بوده است.
پارادوکس فتوپلانکتونها
فتوپلانکتونها دستهای از موجودات هستند که در پیکرههای بزرگ آب زندگی میکنند و زیرگونههای متنوعی دارند. اساساً گیاهانی هستند که شناور باقی میمانند و در سیستمهای آبی در تمام دنیا پیدا شدهاند. تنوع این موجودات تا حدودی در مقابل نظریه تکامل و انتخاب طبیعی داروین قرار میگیرد. کمبود منابع باعث میشود که با تعداد بالا و انواع متنوعی که دارند، از زنده ماندن در یک اکوسیستم بدون از بین بردن یکدیگر عاجز باشند و بااینحال، هنوز هم وجود دارند.
این مشکل مختص فوتوپلانکتونها نیست. ثابت شده آبهایی که مواد مغذی زیادی دارند، تنوع گونههای کمتری را هم در خود جای میدهند و البته برعکس آن منطقی به نظر میرسد. این پدیده با عنوان «پارادوکس غنا» شناخته میشود.
چگونه مورچههای آرژانتینی در تمام قارها کلونی ساختهاند
شاید مورچههای آرژانتینی شبیه به مورچههای معمولی به نظر برسند، اما احتمالاً تنها گونه بهجز انسانها هستند که موفق شدهاند در سه قاره ساکن شوند. هر سه کلونی بزرگ مورچههای آرژانتینی در اروپا، آمریکای جنوبی و آسیا، خصلتهای ژنتیکی و جمعیت یکسانی دارند. درک گستردگی محدوده جغرافیایی و ساختار اجتماعی این کلونیها دشوار بوده و مدتزمانی است که جوامع علمی را در بهت و حیرت فرو برده است.
هرگاه این مورچهها در کنار یکدیگر قرار داده شوند به سرعت همنوع خود را شناسایی میکنند، اما در مقابل مورچههایی از گونههای دیگر رفتار تهاجمی از خود نشان میدهند. جدا از این، هزاران سال است که کد ژنتیکی این مورچهها تغییر زیادی نکرده است. نکته عجیب این است که موجودات خارج از محیط بومی مورچههای آرژانتینی، معمولاً به سرعت تکامل یافتهاند.
جد رازآلود انسان
سالهاست که اصل و نصب انسانها به خوبی موردمطالعه قرار گرفته است و بااینکه انسانهای اولیه مدتها پیش پدید آمدهاند، به نظر میرسد که درک خوبی از اصل و منشأ خود به دست آوردهایم. این مطلب تا زمانی صحت داشت که دانشمندان ردی از گونه متفاوتی از انسانهای باستانی را در دیانای انسانهایی که امروزه منقرضشدهاند، پیدا نمیکردند.
هنگامیکه دانشمندان دیانای دنیسووای انسان تبار را موردمطالعه قرار دادند (گونهای از تبار انسان که ارتباط نزدیکی با نئاندرتالها داشته و نام خود را از غاری که در آن کشف شده گرفته است)، ردی از گونههایی را پیدا کردند که علم هنوز قادر به شناسایی آنها نبوده است. بااینکه خود دنیسووا در پرده ابهام قرار دارد، حداقل میدانیم کجا قرار داشت و از کجا آمده بود. متأسفانه نمیتوانیم همین را درباره گونهای که در حدود 30000 سال پیش تولید شده بگوییم، گونهای که تأثیر واضحی بر دیانای دنیسوواها گذاشته است. اساساً آنچه میدانیم این است که دنیسوواها دندانهای عجیب خود را از این گونه به ارث بردهاند.
حیواناتی که میتوانند بدون اکسیژن زنده بمانند
تقریباً تمام موجودات زمین بهگونهای به کمک اکسیژن به زندگی خود ادامه میدهند و آن را تولید یا مصرف میکنند. به همین علت زمانی که اولین موجودات کاملاً بینیاز به اکسیژن در اعماق دریای مدیترانه کشف شد، همه در بهت و حیرت فرو رفتند. درست است که برخی از باکتریها و سایر ارگانیسمهای ساده میتوانند بدون اکسیژن زنده بمانند، اما اولین بار است که این پدیده درباره موجودات پیچیده و چند سلولی دیده میشود. این موجودات تازه کشفشده، از دسته سپردارتباران هستند؛ دستهای از حیوانات ریز که قبلاً برای زندگی نیازمند اکسیژن بودند؛ اما نهایتاً با کاهش سطح اکسیژن و جایگزین شدن آن با نمک به شرایط جدید عادت کردند.
قبلاً هیچ موجود پیچیدهای که بتواند در محیط عاری از اکسیژن زندگی کند شناخته نشده بود و بشر درباره تاریخ تکامل آنها اطلاعات زیادی در دست ندارد. تحقیقات عمیقتر میتواند اطلاعات بیشتری درباره زندگی دریایی قبل از اینکه اقیانوسها هم اکسیژن به دست بیاورند، یعنی چیزی در حدود 600 میلیون سال پیش، در اختیار ما قرار بدهد.
تولیدمثل جنسی
جدا از برخی میکروبها و گیاهان، تقریباً تمام موجودات زنده در جهان به صورت جنسی تولیدمثل میکنند. این مسئله چیزی است که بیشتر افراد به قدری آن را بدون زیر سؤال بردن قبول کردهاند که کسی به خلاف قاعده بودن آن ازلحاظ تکاملی توجه نمیکند. تقریباً نصف تمام جمعیت یک گونه یعنی جمعیت نر، توانایی به دنیا آوردن فرزندان را ندارند و این در حالی است که به اندازه مادهها از منابع محیط بهره میبرند. پس چرا باید برای توسعه مکانیسمی که در طولانیمدت، مشخصاً بیفایده است کوشش زیادی بشود؟
یکی از محبوبترین تئوریها این است که تولیدمثل جنسی به اصلاح نژاد کمک میکند، اما به نظر چندان درست نمیرسد. زمانی که دانشمندان به مطالعه 700 ژن از ارگانیسمهای مختلف پرداختند متوجه شدند که تعداد جهشهای مضر چیزی کمتر از 0.5 در هر فرد و در هر نسل است. با توجه به زیانهایی که تولیدمثل جنسی به همراه دارد، پدیدهای توجیه نشده باقی میماند. هرچقدر هم که افراد به آن تمایل نشان بدهند، هنوز مسئلهای است که به خوبی آن را درک نکردهایم.
خیلی ممنون جالب بود