آشنایی با روانپزشکی فضایی: ناسا چگونه ذهن فضانوردانش را سالم نگه میدارد
تا به حال هیچ کدام از ما نشنیدهایم که به عنوان مثال یک فضانورد در ایستگاه فضایی عقل خودش را از دست بدهد و کارهای دیوانهوار انجام دهد، خب این مقاله به این میپردازد که ناسا چگونه جلوی این رخدادها را میگیرد.
فضای بیرونی زمین، محیطی ترسناک و خوفناک است. نه تنها به شکل فیزیکی بلکه حتی به صورت ذهنی. محیطها و شرایط خاص و استرسزا میتواند باعث شود که ذهن انسان به لبه دیوانگی کشیده شود و فضای بیرونی زمین نیز از این قائده مستثنا نیست. شاید پیش خود بگویید که فضانوردان داخل فضاپیماهای مولتی میلیون دلاری خود کاملا امن هستند اما نکته گفتنی این است که این جعبههای فلزی کوچک و محدود میتوانند حس ایزوله شدن و احساس در دام افتادن را القا کنند، و این در شرایطی است که هر روزه ما قدمهای بیشتری را برای ارسال انسان به سیارات دیگر انجام میدهیم.
تصور کنید تمام آن زمانی را که در فضایی سیاه و خالی میگذرانید ، طبیعتا برای مغزتان خوب نیست!
خوشبختانه ناسا به فکر این مشکل نیز بوده است. برای درک بهتر مطلب باید با دنیایی تازه آشنا شوید به نام روانپزشکی هوافضایی. زمینه ای از مطالعات پزشکی و روانشناسی که تمرکز اصلی آن فراهم آوردن خدمات سلامت روان برای کمک به فضانوردان حرفه ای میباشد. فضانوردان دهههاست که به صورت تخصصی زیر نظر این برنامه درمانی میباشند. فضانوردان شخصیت هایی هستند که در باور عامه ما به عنوان بهترین بهترین ها نقش بستهاند.
گری بیون، جراح و رئیس بخش روانپزشکی هوافضایی ناسا که هم اکنون در مرکز فضایی جانسون مشغول به فعالیت است در این باره میگوید:
فضانوردان کاملا سالم هستند، اما آنها در محیط هایی کاملا غیرمعمول فعالیت میکنند.
لازم به ذکر است که این برنامه ابتدا از سوی شوروی آغاز شد و این مسئولین هوافضای شوروی بودند که در این باره از آمریکا و ناسا پیشی گرفتند. بیون توضیح میدهد که در حین ماموریت ها و در ایستگاههای فضایی Salyut 6 (1977 – 1982) و Salyut 7 (1982 – 1991) فضانوردان شوروی هنگامی که در فضا بودند به آرامی نشانههایی از مشکلات روانی را از خود بروز دادند.
این مسئله بیشتر به این خاطر بود که مدت زمان ماموریت این فضانوردان طولانی بود. Salyut 6 اولین ماموریت شش ماهه فضایی را داشت در حالی که Salyut 7 این رقم را بالاتر برد و هشت ماه ماموریتش طول کشید. هر ماموریت حدود دو یا سه فضانورد روسی را داخل محفظه هایی تنگ و کوچک کنار هم قرار میداد. و برای پایان یافتن ماموریت فضانوردان باید ساعات طولانی کار و دستورات مختلف را انجام میدادند.
این مسئله روس ها را به این واداشت تا برنامه روانپزشکی فضایی خود را راه اندازی کنند. بیون میگوید : روس ها روانشناسان و روانپزشکان متخصصی را با خود به همراه آوردند تا به صورت تمام وقت به این برنامه فضایی کمک کنند. این روانشناسان نه تنها در پروسه انتخاب فضانوردان همکاری داشتند بلکه ماموریت داشتند تا پشتیبانی و نظارت لازم را برای فضانوردانی که در حال انجام ماموریت خود در فضا هستند را به همراه بیاورند.
در این میان ناسا به این دلیل که به ماموریتهای طولانی مدت علاقهای نداشت مشتاق انجام این برنامه نبود و از روانشناسان تنها برای انتخاب فضانوردان استفاده میکرد.
گرچه در حدود دهه نود میلادی این رویه تغییر کرد. زمانی که ایالاتمتحده و روسیه برنامه فضایی شاتل-میر را راه اندازی کردند. این باعث شد که ناسا اطلاعات تازه را در مورد تجارب روسها در برنامههای فضایی طولانی مدت پیدا کند. این برنامه به این منظور بود تا بین این دو کشور همکاریهای صورت بگیرد از جمله حمل و نقل وسایل و خدمه که شامل ارتباط ایستگاههای فضایی و شاتلهای دو کشور بود. در این زمان ناسا گروهی از روانشناسان و روانپزشکان مختلف را به برنامه خود افزود تا این افراد بتوانند رفتار و برنامهی مشخص روانپزشکی را برای فضانوردانی که قرار بود به ایستگاه فضایی “میر” بروند ایجاد کنند.
بیون این ماموریت را اینگونه توصیف میکند: زندگی درونی “میر” بسیار سخت و طافت فرسا بود. تعدادی از فضانوردان آمریکایی حتی ابراز کردند که این حس در آنها به وجود آمده بوده که از نظر روانی و روحی به هیچ وجه آماده چنین ماموریتی نبودند. البته بعضی از این فضانوردان رفتار و عملکردی قابل قبول داشتند، مانند Shannon Lucid (که در سال 96 میلادی حدود هفت ما داخل ایستگاه فضایی “میر” زندگی کرد) اما دیگران به صورت عمومی سختیهای زندگی طولانی مدت درون یک فضاپیما دور از جو را اعلام کردند. بخشی از مشکلات روحی روانی به سادگی توسط ایزوله شدن به وجود آمده بود. همچنین سختی ارتباط برقرار کردن با فضانوردان روس و کمبود هرگونه امکان تفریح یا گذران وقت در این ایستگاه فضایی نیز از دیگر دلایل این مشکلات بود.
بعد از این ماموریت ناسا با تمامی بازخوردها و اطلاعاتی که به دست آورده بود برنامه روانپزشکی فضایی خود را کامل کرد و دیگر کشورها نیز با نگاهی به ISS یا همان ایستگاه بینالمللی فضایی برنامه خود را بهبود بخشیدند. امروزه گروه های روانپزشکی فضایی، فضانوردان را از زمان تمرین تا پایان ماموریت و حتی بعد از آن و زندگی بر روی زمین پیشتیبانی میکنند. بیون این مسئله را این گونه شرح میدهد:
به شکلی، ممکن است ما با فضانوردان تا پایان دوران کاریشان همراه باشیم. و این باعث میشود تا خودشان را به خوبی بشناسیم، حتی خانوادههایشان را به خوبی بشناسیم.
به گفته بیون پروسه انتخاب نامزدها یکی از پروسههای مهم است تا فضانوردان را از نظر روانی برای سختیهای سفر و زندگی فضایی آماده کنیم. هدف انتخاب نامزدهایی است که کاملا سالم هستند و ذهنی قوی دارند. بیون و تیمش به این نامزدها در نه درجه مختلف “مناسب بودن تخصصی” رای میدهند.
- قدرت انجام ماموریت در شرایط سخت
- مهارتهای زندگی گروهی
- مهارتهای کار گروهی
- کنترل احساسات و حالات خود
- انگیزه
- قدرت تصمیم گیری
- خودآگاه بودن
- مهارتهای ارتباط برقرار کردن
- مهارتهای رهبری
همچنین تمامی سوابق بیماری و اختلالات روانی تمامی نامزدها به صورت کامل بررسی میشود. البته به صورت کلی نامزدها از مشاغل و جمعیتهایی انتخاب میشوند که داشتن سلامت روان و دیگر مسائل اشاره شده یک لازمه میباشند، گاهی اوقات از مشاغلی که خود خاص و استرس زا هستند؛ مانند یک خلبان جنگنده که بر روی یک ناو هواپیمابر زندگی میکند یا یک دانشمند که در عملیاتی تحقیقاتی در قطب جنوب شرکت دارد. هنگامی که قرار است از بین لیستی شصت نفره تنها ده نفر را برای آموزش انتخاب کنید مطمئنا بهترینها را انتخاب خواهید کرد که بهترین شرایط سلامت روان را داشته باشند. گرچه بیون در این باره میگوید که اکثر تمرکز و فعالیت گروه روانپزشکی ناسا حول محور فضانوردانی است که هماکنون در حال انجام ماموریت هستند. حدود 40 نفر در ناسا هستند که ماموریت در حال انجام دارند و طبق گفته بیون فضانوردانی که قرار است به بیرون از جو منتقل شوند دو سال از قبل از پروازشان به آنها این مسئله اطلاع داده میشود.
بیون و تیمش به صورت مستقیم با فضانورد (و حتی همسرش) شروع به کار میکنند و فعالیت آنها به دو بخش تقسیم میشود. ابتدا درمان رفتاری که شامل این میشود که رفتار روانی فضانورد را چندین مدت قبل از پرواز بررسی و ارزیابی میکنند (که آخرین ارزیابی شصت روز قبل از پرتاب است) و همچنین آنها را آموزش میدهند که چگونه علائم اختلال روانی را در دیگر اعضای گروه مشاهده کنند.
در فضا بیون و همکارانش هر دو هفته یک بار با هر فضانورد یک تماس ویدئویی خصوصی برقرار میکنند تا مسائلی همچون مشکلات خواب، روحیه تیمی، یا حتی اگر فضانوردی احساس خستگی از حجم ماموریت را داشته باشد یا حتی حس کمبود کار داشته باشد، روابط فضانوردان با تیم روی زمین، مشکلات با خانواده و هرچیز دیگری را بررسی کنند. اگر نیاز به کمک سریع داشته باشند میتوانند هر زمان و به سرعت با تلفن خود بیون تماس بگیرند یا حتی به او ایمیل ارسال کنند. اگر هر مشکلی ایجاد شود که خارج از محدوده دسترسی تیم روانپزشکی باشد، این تیم با پزشک حاضر در پرواز تماس خواهند گرفت تا شخصا وارد عمل شود.
ولی ما به صورت دقیق در مورد چه مشکلاتی صحبت میکنیم؟ از نظر فنی اکثر مشکلات روانی که در فضا ایجاد میشوند تفاوت بنیادی با مشکلاتی که در محیطهای استرسزا در زمین ایجاد میشوند ندارند.
این مشکلات شامل :
- مشکلات خواب
- تحریک پذیری
- قادر نبودن به کنترل احساسات
- احساس یاس و ناامیدی
- نگرانی و اضطراب پیشرفته
افرادی همچون یک پرستار در بخش اورژانسی یا یک دونده ماراتن نیز ممکن است این مشکلات را به صورت کاملا معمول تجربه کنند. اما زمانی که یک فضانورد که مشخصا برای این اختلالات تمرین دیده به چنین مواردی برخورد میکند، ضرورت اقدام بیش از اندازه بالا میرود، چون در فضایی خارج از جو زمین گیر افتاده است.
بیون همچنین میگوید این اختلالات را میتوان در افرادی که در یک کشور شمالی زندگی میکنند و به زمستان طولانی مدت عادت ندارند نیز مشاهده کرد. یا حتی زندانی ای که مدت طولانی در سلول انفرادی سر میکند. او میگوید:
این اختلالات به خودی خود خیلی خاص و تک نیستند اما نکته ای که این مشکلات را خاص میکند و زیر ذره بین قرار میدهد این است که این اختلالات در محیط فضایی رخ میدهند و به دلیل وجود جاذبه هیچ نوع مشابه دقیقی در زمین برای آنها وجود ندارد.
پس از بازگشت به زمین فضانوردان وارد سه ارزیابی دیگر میشوند، یکی در روز سوم، دیگری روز چهاردهم و ارزیابی پایانی بین یک ماه تا چهل و پنج روز بعد از بازگشت انجام میشود. این ارزیابیها برای این انجام میشود که فضانوردان درک بهتری از شرایط و ادامه زندگی و پذیرفتن نقش تازه بر روی زمین پیدا کنند.
بسیاری از فضانوردان هنگامی که به زمین بازمیگردند ممکن است برای سالهای متوالی این امکان را نداشته باشند تا دوباره پرتاب شوند ، پس لازم است تعیین کنند که آیا مایل به ادامه کار برای ناسا هستند یا خیر. به گفته بیون این مرحله بسیار سخت است چون تصمیمات مهمی را باید اتخاذ کنند و حتی بین سالم ترین فضانوردان این تصمیم بسیار سخت است.
بخش دیگری که تیم روانپزشکی روی آن کار میکند پشتیبانی رفتاری نام دارد. به گفته این تیم این برنامه بسیار ضروری است و به فضانوردان کمک میکند تا به علاقه مندیها و سرگرمیهای مختلف دسترسی پیدا کنند تا در زمان استراحت بتوانند ذهنشان را آزاد کنند و استراحت داشته باشند. این برنامه شامل گوش دادن به موزیک، تماشای رخدادهای ورزشی یا تماشای برنامههای تلویزیون، حتی دسترسی به بازیها میباشد. حتی برخی از فضانوردان عاشق تماشای «بازی تخت و تاج» هستند! و انجام تمامی این برنامهها برای حفظ سلامت روان آنها بسیار ضروری است.
بیون میگوید:
باور ما این است که اگر قرار است شش ماه یا بیشتر در دفتر کاری خود زندگی و کار کنید ، زمان استراحتتان باید انرژیبخش و آرامشبخش باشد.
تا به حال برنامه روانپزشکی ناسا کاملا موفقیتآمیز بوده است. بیون در این باره میگوید که تا به حال تمامی فضانوردان حدود نود و پنج درصد ماموریت خود را کاملا قابل قبول پشت سر گذاشتهاند. او میگوید ممکن است گاهی اوقات آنها کمی احساس سرخوردگی و افسردگی داشته باشند. با این حال تمام مدت او و تیمش تمام وقت با ایستگاه بینالمللی فضایی ارتباط دارند. او همچنین اضافه میکند که او و تیمش به دنبال هر گونه مشکل اختلال و مشکلات بالینی میباشند. همچنین مشکلاتی که ممکن است ماموریت را از بین ببرد یا تمامی رفتارهایی که به اختلالات و مشکلات روانی منتهی شوند.
این تماماً به خاطر ارتباط تمام وقت و کامل تیم روانپزشکی با فضانوردان است.
اما با پیشرفت سفر به فضا و سفر افراد بیشتری به فضای بیرون از جو زمین ، روانپزشکی فضایی نیز نیازمند تغییر و پیشرفت است. بیون این سوال را مطرح میکند که در ده ، بیست یا پنجاه سال آینده ما چگونه میخواهیم برنامه سفر انسان به مریخ را همراهی کنیم ، برنامه ای که ممکن است با مشکلی همچون تاخیر چهل و پنج دقیقهای در ارتباط برقرار کردن مواجه شود؟
او این ایده را مطرح میکند: استفاده از برنامه های هوش مصنوعی که میتوانند درمان رفتاری برای فضانوردانی که در یک فضاپیما هستند یا بر روی مریخ در حال انجام ماموریت هستند را به همراه داشته باشد. در آینده یک فضانورد میتواند به جای ارتباط مداوم با یک انسان بر روی زمین، در یک روال هفتگی با یک روبات روی آیپدش جلسه درمانی داشته باشد. بیون در این مورد میگوید: باور ندارم بر روی زمین توانسته باشیم در این قلمرو کاری کنیم اما این محدودهای است که باید مطمئن شویم میتواند کار کند و نتیجه دهد.
همچنین با آزادتر شدن سفرهای فضایی و حتی سپردن پروازهای کم ارتفاع به شرکتهای خصوصی، نمیتوان مطمئن بود که فضانوردان خصوصی به اندازه فضانوردان ناسا زیر نظر برنامه روانپزشکی قرار گیرند. بیون حتی پا را فراتر میگذارد و میگوید: در آینده شخصی خواهد بود تا اولین بخش دیوانگی و روانی شدن را در فضا تجربه کند، یا اینکه حتی شخصی دچار مشکلات سوئاستفاده مواد مخدر و الکل در فضا شود!
اما او در جهاتی نیز خوشبین است: شیوه ای که آن مسائل در حال حاضر در حال بررسی و درمان هستند بین جوامع روانپزشکی و روانشناسی پخش خواهد شد. به عنوان مثال ممکن است یک جامعه معدنچی یک سیارک با یک انستیتو و یک بخش سلامت قراردادی را منعقد کنند و این انستیتوها برای فضانوردان این شرکت پشتیبانی و درمان بیست و چهار ساعته به ارمغان بیاورد. یا حتی اینکه مطمئن شوند یک پزشک که همراه تیمشان است بتواند نشانههای اختلالات را ببیند و نوعی درمان را اتخاذ کند.
در آینده در نقطهای شاید شاهد اولین ازدواج در فضا، اولین تولد یک کودک در فضا و خیلی بیشتر از این باشیم. به خصوص زمانی که ما شاهد شکل گیری یک کولونی در فضا یا در جهانی دیگر باشیم. به گفته بیون سفر فضایی تبدیل به امری عادی خواهد شد. بدین صورت معمول است که خدمات سلامت روان با این تغییرات خود را وفق دهند.
واقعا عالی بود
کلی تحت تاثیر قرار گرفتم
واقعا شرایط فضا خیلی سخت و البته طاقت فرسا هست
خیلی خوب بود
ممنون :)