سرنوشت ابتدا در سال 2009 در بازی Halo 3: ODST رؤیت شد. بنری با شعار “سرنوشت منتظر است” با تصویری از کرهی زمین در این بازی اشارهی مستقیمی به “Destiny” بود، بازی بزرگی که حالا، یکی از پرچمداران نسل هشتم بازیهای رایانهای است.
نه فقط میتوان این بازی را به عنوان پرچمدار نسل هشتم معرفی کرد، بلکه “سرنوشت” یکی از غولهای بزرگ صنعت بازی در تمام ادوار است. حالا، عمدهی رقابت نسل هشتمی بازیهای رایانهای در میدان بازیهای تیراندازی، بین دو بازی عظیم “Titanfall” و “Destiny” از دو رقیب سنتی یعنی “EA” و “Activision” و با همراهی حداکثری دو قطب اصلی بازیها یعنی “Microsoft” و “Sony” پیگرفته میشود. از طرفی، مایکروسافت که در نسل قبل موفقیت چشمگیری را با بازی تیراندازی اول شخص انقلابی و پر طرفدار خود یعنی “Halo” به دست آورده بود، استودیوی خالق این عنوان را از دست داد. اکتیویژن که به هماناندازه، یا شاید هم بیشتر، با بازی “Call of Duty Modern Warfare”در بازار و در نظر منتقدین و بازیکنندگان، صاحب قدرت و عظمت شده بود، با شروع کشمکش بین دو عضو اصلی استودیوی “Infinity Ward” و از دست دادن این دو نفر، به فکر تجدید قوا افتاد. حالا چه طعمهای بهتر از وست و زامپلا برای الکترونیک آرتز؟ و چه جایگزینی بهتر از بانجی، خالق هیلو برای این دو در اکتیویژن؟ این طور شد که اکتی قرار استودیوی بانجی که از مدتی قبل مشغول ساخت سرنوشت بود را پذیرفت و حالا شاهد یک قرارداد انتشار 10 ساله برای این عنوان، و البته سه عنوان دیگر از این سری با همین نام از این دو رفیق تازه هستیم. این وسط نباید بیخیال نقش سونی در تدارک این بازی و تاثیر همکاری این شرکت بر آن بشویم و حتما باید به این مسئله اشاره کنیم که سونی و مایکروسافت، در این نسل هر یک سمت و سوی یکی از این دو بازی معرفی شده را گرفتند. سرنوشت در پلتفرمهای سونی برتری خود را حفظ میکند و نمایش تایتانفال بر روی پلتفرم مایکروسافت بهتر بوده است. از همان ابتدا، رقابت به این میدان هیجان دیگری تزریق کرده است.
حقیقت این است که سرنوشت یک پروژهی تازه متولد شده و جدید نیست. یک شکل تکامل یافته از هیلو در همهی ابعاد ممکن است که پروسهی ساخت 10 سالهای را پشت سر گذاشته و به خوبی میشود فهمید که یک بلندپروازی بیجا و بیمورد نیست. یک حرکت حساب شده است در جهت تعالی صنعت بازیهای رایانهای به مدد تغییر بزرگی که قدمهای اول آن، باید هرچه محکمتر برداشته شوند: بازیهای همیشه آنلاین، دنیاهای پویا و مراحل بدون توقف. تنها چیزی که شاید بتواند، معنای حقیقی بازی نسل جدید باشد.
از آنجایی که سرنوشت را خالقین هیلو میسازند، شباهت این عنوان با بازیهای قبلی غیرقابل کتمان است. اما سوالی اساسی وجود دارد، آیا سرنوشت، یک هیلو در سبک چندنفرهی آنلاین کلان (MMO) است؟
برای محقق شدن ایدهی ما از سبک جدید بازیها، به مدد نسل هشتم، سرنوشت باید چیزی بسیار بسیار فراتر از یک هیلوی چندنفرهی آنلاین کلان باشد. سرنوشت باید ایدئولوژی، سبک و شیوهی ارائهی خاص خودش را داشته باشد و حتا، اگر این بازی یک شوتر اول شخص بسیار پر زد و خورد و هیجانانگیز، چون تایتانفال باشد هم نمرهی قبولی را نمیگیرد. اما آیا این بازی این ویژگیها را خواهد داشت؟ اینطور که از اطلاعات منتشر شده از آن بر میآید، بله. سرنوشت در المانهای بسیاری با دیگر بازیها متفاوت است، شیوهی خاص خود را در پیش گرفته و در بسیاری از زمینهها تغییراتی ایجاد کرده است که نوآور و تازه هستند. با تکیه بر این تغییرات و مشخصات اصلی بازی، که آن را از دیگر بازیها مجزا میکند، سرنوشت قرار است همه چیز را به سطح تازهای ارتقا بدهد. اما این ویژگیها چه هستند؟ آیا به ما کمک میکنند تا تجربهی بهتری داشته باشیم، یا فقط قرار است یک چیز جدید انقلابی باشند تا راه برای بازیهای بعدی هموار شود؟
مشخصا سرنوشت، یک بازی آزمایشی صرفا برای پیبردن به پیامدهای تغییر در آستانهی نسل هشتم نیست. اکتیویژن میگوید که بالغ بر 500 میلیون دلار برای ساخت این بازی خرج شده است. آیا هزینه کردن چنین رقم هنگفتی برای یک بازی آزمایشی کار عاقلانهای است؟ همچنین این بازی همانطور که گفته شد، برای مدت تقریبا 10 سال مراحل ساخت و توسعهی خود را پشت سر میگذاشته است که زمان زیادی برای یک بازی صفشکن به نظر میرسد. سرنوشت، قرار نیست منتشر بشود و برود پی کارش، سرنوشت قرار است منتشر بشود و تا مدتها در صدر باقی بماند. چرا که این پتانسیل را خواهد داشت و مطمئنا حضور مداوم سرنوشت یکی از خصوصیات این بازی خواهد بود.
یکی از اساسیترین تغییرات به وجود آمده در سرنوشت، پویایی جهان بزرگ آن است. سرنوشت یک بازی صرفا بزرگ و آنلاین نیست، بلکه یک دنیای کاملا زنده است که شاید کمتر اتفاق از پیش تعیین شدهای در آن رخ بدهد. این مسئله تاثیر زیادی بر روند گیمپلی بازی و همچنین داستان آن خواهد گذاشت. بازی که قرار است معادلهها را به هم بریزد باید هم همینطور باشد. دو پیامد عمدهی این اتفاق در بازی، تغییر نوع داستان سرایی بازی است. داستان بازی در لحظه روایت میشود و راوی داستان بازی خودتان هستید. سرنوشت فقط یک شروع بزرگ را میسازد و اتفاقات خاصی را در میان راه برای شما رقم میزند، اما در این فواصل، هر چه هست باید توسط خود شما ارائه شود. از طرف دیگر، همانطور که گفته شد بازی در یک دنیای کاملا آنلاین رخ میدهد و شما برای شروع مسابقه یا جستجوی جدید، با هیچ صفحهی لودینگ یا لابی مواجه نخواهید شد و همهچیز در لحظه رخ میدهد. این مسئله به مدد سیستم مچ-میکینگ هیلو که اکنون به تکامل رسیده است اتفاق میافتد، هیچ وقفهای در کار نیست، شما سر ضرب تصمیم میگیرید به سیارهای دیگر رفته و بازی تازهای آغاز کنید، یا با کسی همراه شده و با همکاری با یکدیگر یک غولآخر بزرگ را از پای در بیاورید. حالا شما در یک دنیای بیاندازه عظیم و بزرگ، بدون وقفه و بدون هرگونه مزاحمتی رخ میدهد. شما فقط باید لذت ببرید.
نوع جدید داستانگویی بازی بر روی روند آن به شدت تاثیر گذاشته است. از آنجایی که بازی شباهت زیادی به بازیهای آنلاین کلان در ساختار کلاسبندی دارد، بانجی سعی کرده است تا با خفیف نگه داشتن تفاوتها میان کلاسها و شاخه، بازی را تا حد امکان از این سبک دور کند و به همان تعریف خود از بازی به عنوان یک “تیراندازی دنیای مشترک” پایبند باشد.
ساخت موتور گرافیکی بازی نزدیک به 4 سال طول کشیده است و استودیوی بانجی برای این بازی یک موتور پایهی داخلی طراحی کرده است که قادر است همزمان نورپردازی مشمول و سایههای پویا را اجرا کند. قابلیتی که برای اولین بار به کار گرفته میشود. این موتور پایهی گرافیکی قدرت منحصر به فردی در بهینهسازی بازی برای کنسولهای هر دو نسل دارد. طبق اعلام بانجی، هدف این شرکت عرضهی بازی با وضوح تصویر 1080p بر روی هر دو کنسول است، اما بتای این بازی در ایکسباکس وان با وضوح کمتری اجرا شد. البته بانجی قول داده است که این مسئله در نسخهی نهایی بازی اتفاق نمیافتد. برای پی بردن به این مسئله فقط کافی است دو روز دیگر صبر کنیم تا بازی منتشر شود.
نسخهی آزمایشی بازی با استقبال بینظیری مواجه شد. طبق اعلام اکتیویژن، تعداد 4,638,937 بازیکنندهی منحصر به فرد این بازی را امتحان کردهاند. اجازهی بازیکردن نسخهی آزمایشی بازی به کسانی داده شده بود که این بازی را پیشخرید کرده بودند. همچنین تعدادی از کدهای ورود به بتای بازی در شبکههای اجتماعی بین کاربران تقسیم شد.
سرنوشت دارای بخش آنلاین رقابتی و مودهای متفاوتی است. در کنار آن، این بازی دارای بخش داستانی هم میباشد. داستان بازی در یک دنیای فراآخرالزمانی میگذرد که 700 سال از زمان حال جلوتر است. دنیای بازی در سالهای طلایی خود به سر میبرد، جایی که تکنولوژی و پیشرفت به حدی رسیده است که انسانها در کل منظومهی شمسی پراکنده شده و در سیارات مختلف زندگی میکنند. عصر طلایی به درازا نمیکشد و خیلی زود، “فروپاشی” اتفاق میافتد. کلونیها نابود میشوند و تنها انسانهایی که باقی میمانند، همانهایی هستند که سیارهی مادری یعنی زمین را برای زندگی ترجیح دادهاند و به جایی کوچ نکردهاند. این اتفاق به کمک “مسافر” میافتد. سیارهای کوچک که قابلیت حفاظت از زمین را دارد و همین دلیل زنده ماندن زمینیها است. در دنیای بازی، همهی موجودات دیگر، از فضاییها تا دیگر موجودات عجیب و غریب و ناشناخته، که هر کدام ریشهای دارند و برگرفته از چیزی هستند، میخواهند انسانها را نابود سازند. در این میان، گروهی با عنوان “The Guardians” به وجود آمدهاند تا از این اتفاق جلوگیری کنند. وظیفهی آنها دفاع از آخرین شهر زندهی زمین و نابودی دشمنان است و بازیکننده به عنوان یکی از سربازان این گروه کار میکند.
موسیقی این بازی را آهنگساز بانجی، یعنی Martin O’Donnell با همکاری Michael Salvatori و Paul McCartney یکی از اعضای گروه بیتلز ساخته و از این نظر هم سرنوشت یک بازی غنی به شمار میرود. سونی اعلام کرده است که این بازی در زمان عرضه یک مرحلهی انحصاری پلیاستیشن 4 دارد که بعد از یک سال برای دیگر پلتفرمها هم قابل بازی خواهد شد. این انحصار یک ساله فقط یکی از فواید همکاری سونی در سرنوشت بانجی است. این دو رفیق تازه، خوب و به موقع به مایکروسافت خنجر زدهاند.
بازی فقط دو روز دیگر عرضه میشود. ما احتمالا به این زودیها نمیتوانیم این بازی را تهیه کرده، بازی کنیم و نقد آن را بنویسیم، اما قطعا در فارنت در مورد آن خواهید خواند. اخبار، اطلاعات بیشتر و خبرهای مرتبط با بازخوردهای مختلف انتشار این بازی، فراموش نخواهد شد.
Developing…
بهترین بازی دنیاست.ولی حیف که آرزوی باز کردنشو باید به…ببریم.
به یک سال آینده موکول کنیم؟!
واقعا فارنت یکی از بهترین سایت های فناوری و … تعجب میکنم مثل ترنجی و زومیت نظری برای پست هاش ثبت نمیشه ! شاید به نفع سایت باشه البته !
اگه تعداد پست ها بدون کاهش کیفیت بیشتر میشد میگفتم بهترین سایت…
سلام ممنون از نظرتون اما متوسط تعداد نظرات (مفید) انقدر هم کم نیست :)
سود گذاشتن نظرای بی فایده برای هر مطلب چی هست
به موقع خودش برای مطالبی که مهمه بحث هم صورت میگیره
از لحاظ محتوا هم بهترین نباشه( که هست) یکی از بهترین ها هست
ببین آقا محسن بهترین سایت بودن به این نیست که تعداد نظرها اون سایت زیاد باشه به اینکه بازدید اون سایت بیشتر باشه و… بعدشم خیلی از سایت که نمیخوام اسم ببرم و زومیت هم جز اونا نیست 90درصد کامنتا رو خود مدیرای عزیزشون با اسامی مختلف برای جذب طرفدار و … میزارد.